نتایج جستجوی عبارت «حمیدرضا نبیئی دبستان آیت‌الله کاشانی مدرسه شهید مطهری هنرستان شهید باهنر رشته برق والفجر 8 21/11/1364 فاو» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمد‌زاده از رزمندگان حاضر در این عملیات می‌گوید‌:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم‌، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه‌، مستقر بودیم‌. بچه‌ها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد‌‌. بعد...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید فرامرز شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از بهار سال ۱۳۴۳ آمد و با آمدن خود سبزی و طراوت بهار را به همراه آورد. در روستای کوشکک از توابع نی‌ریز در خانواده‌ای زحمتکش و مذهبی بازی‌های کودکانه را آغاز نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب روستای کوشکک پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد. پس از دریافت مدرک سوم راهنمایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. تواضع، پاکی، ایمان و اخلاق خوب همزاد او بودند که...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین استاد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۶ صدای گریه حسین با آواز چلچله‌های بهاری درآمیخت و فضای خانه کشاورزی زحمتکش و متدین در روستای قطرویه از توابع نی‌ریز را طراوتی بهاری بخشید. عشق به حسین (ع) پدر زحمتکش را بر آن داشت تا نام نورسیده را «حسین» بنامد و او را قربانی راه خدا به‌حساب آورد. پدر برای پرورش جسمی و تربیت وی با جدیت تلاش می‌کرد و با عرق جبین معاش زندگی را تأمین و در آسایش...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید عباس دولت آبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عباس از لاله‌های خونین لاله‌زار ایران اسلامی بود که با به خون نشستن خود پیروزی خون بر شمشیر را در عصر خمینی (ره)، در گوش جهانیان نجوا کرد. در اولین روز از آذرماه سال ۱۳۴۶ در روستای قطرویه از توابع نی‌ریز، در خانه‌ای که با یاد خدا و محبت اهل‌بیت (ع) چراغش روشن بود، قدم به عرصه هستی نهاد. در آغوش پدر و مادری باایمان و متدین آداب زندگی و مسلمانی را فراگرفت. برای کسب دانش و معرفت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه به‌سوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچه‌های روستای مشکان از توابع نی‌ریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست می‌دانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردست‌ها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانواده‌ای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دست‌های سرد و بی‌جان پدر را لمس کرد و سردی آن‌ها را در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید غلامحسین آربز افغانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از دی‌ماه سال ۱۳۴۳، وقتی سرمای شدید زمستان، تن‌ها را می‌لرزاند، خورشید وجود غلامحسین در روستای چاه‌سوارآغا، گرمابخش خانواده‌ای متدین شد. کودک نورسیده را با شیره جان پروردند و با الهام از مکتب نورانی اسلام تربیت او را آغاز کردند. برای اندوختن معرفت راهی دبستان شهدای چاه‌سوارآغا شد و با موفقیت دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت. احترام به پدر و مادر را در کنار خوش‌روی و مهربانی درنهایت توجه رعایت می‌کرد. به انجام فرایض...
مرحله اول عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آری! بچه‌ها باشور و نشاط و با سرعت هر چه تمامتر خود را به منطقه عملیاتی شلمچه رساندند و وارد مرحله اول عملیات در شامگاه 19/10/1365 شدند‌. بخوانید شرح این مرحله از عملیات را از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان را عهده دار بوده است‌: تا رسیدن به خط دشمن، یک منطقه آبگرفته جلوی ما قرار داشت‌. ما باید حدود 6 کیلومتر را روی آب با قایق می‌رفتیم تا به دژ شلمچه یعنی خط اول دشمن می‌رسیدیم‌....
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید نادعلی اکتسابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
داستانی دارند، دلیر مردانی که برای دفاع از ملک سرافراز ایران، لباس رزم را لباس کار خود انتخاب کردند و با آن به دیدار دوست شتافتند. «نادعلی» یکی از آنهاست که در 1/10/1326 در خانواده‌ای ساده و متدین، در شهر نی‌ریز؛ با تولد خود سرمای زمستان را به گرمی بدل کرد. در دامان پر مهر پدر و مادر رشد نموده و راهی مدرسه ابتدائی فرهنگ اسلامی شد. تا ششم ابتدایی نظام قدیم را در آن مدرسه با موفقیت...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسن برزو
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
زندگی در سایه آرامش و راحتی امروز من و شما مرهون آن دلاور مردانی است که خواب و آسایش را برخود نپسندیدند، حتی جان در این راه نهادند. حسن برزو یکی از آن مردان مردی است که در سال ۱۳۴۶ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را پیشه خود ساخت. پنج سال دوره ابتدایی را در مدرسه ششم...